انواع متمم

انواع متمم 

ادامه نوشته

مفاهیم _ک

 مفاهیم –َ ک در ادبیات فارسی

 

 

تصغیر: شاخک، روبهک

تحقیر: مردک، شاعرک

تحبیب طفلک، دستک ، پایک

بزرگ داشت: حسنک، بابک ، ادیبک

 

تفاوت ضرب المثل و کنایه

تفاوت ضرب المثل و کنایه در آن است که ضرب المثل ها ریشه داستانی دارند و  نزد عامه معروف تر هستند و معمولا معنی مستقیم هم دارند مانند قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود

اما کنایات کمتر ریشه داستانی دارند و معمولا معنی مسقیم ندارند وشخص از بیان آن منظوری غیر از معنی مستقیم آن دارد مانند شکم  را صابون زدن  که کنایه از به خود وعده ی نیک دادن یا برای خوردن آماده شدن است.

همچنین ضرب المثل ها در اصل جمله ای هستند که قابل تأویل به مصدر است مانند

مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد که می توان آن را به< از ریسمان سیاه و سفید ترسیدن >بدل کرد

اما کنایات در اصل مصدری هستند که قابل تأویل به جمله است

مانند : سر هم نبرد زیر گرد آورد  که در اصل سر به گرد آوردن  کنایه ازنابود کردن است.

 

معنی درس رستم واشکبوس

معنی درس رستم واشکبوس

ادامه نوشته

کنایه

به جملات زیر توجه کنید تنها همان رتبه‌های بالا را وعده بگیر و مابقی را نقداً خط بکش با حال استیصال پرسیدم پس چه خاکی بر سرم بریزم؟ در جمله‌های بالا دو عبارت مشخص شده دارای دو معنی نزدیک و دور هستند اما معنی دور ان‌ها مورد نظر است. خط بکش در اصطلاح یعنی نادیده بگیر و چه خاکی به سرم بریزم یعنی چه کار باید بکنم در جمله‌های ذکر شده این معانی دور مورد نظر است و معانی نزدیک و واقعی مقصود نویسنده را نمی‌رساند و به این کار برد کنایه می‌گویند[۹] مثال هنوزم از دهانت بوی شیر می‌آید: بوی شیر کنایه از  خردسال بودن هست

مجاز

به کار رفتن واژه‌ای به جای واژه دیگر مجاز نام دارد. هیچ‌گاه چنین امری ممکن نیست مگرآنکه میان آن دو واژه در خارج از کلام رابطه‌ای بر قرار باشد. برای مثال: آن قدر گرسنه‌ام که می‌توانم تمام ظرف را بخورم. تمام ظرف را بخورم مجاز از گرسنگی و رابطه‌ای میان دو واژه‌ای ظرف و غذا در این عبارت است.

ماه دشت لاله‌ها را روشن کرده است (ماه: مجاز از نور ماه است

تشبیه

عنی مانند کردن چیزی به چیز دیگر که به جهت داشتن صفت یا صفاتی با هم مشترک باشند.

هر تشبیه دارای چهار رکن یا پایه است:

۱- مشبه: کلمه‌ای که آن را به کلمه‌ای دیگر تشبیه می‌کنیم.

۲- مشبه به: کلمه‌ای که کلمهٔ دیگر به آن تشبیه می‌شود.

۳- ادات تشبیه: کلمات یا واژه‌هایی هستند که نشان دهندهٔ پیوند شباهت می‌باشند و عبارتنداز: همچون، چون، مثل، مانند، به سان، شبیه، نظیر، همانند، به کردار و ….

۴- وجه شبه: صفت یا ویژگی مشترک بین مشبه و مشبه به می‌باشد. (دلیل شباهت)

مثال: علی مانند شیر شجاع است. به ترتیب: مشبه (علی)؛ ادات تشبیه (مانند)؛ مشبه به (شیر)؛ وجه شبه (شجاع) اگر تشبیهی ادات تشبیه داشته باشد تشبیه را مرسل می‌گویند.

تمثیل

هر گاه برای تاًیید یا روشن شدن مطلبی (معمولاً پیچیده) آن را به موضوعی ساده‌تر تشبیه کنیم یا برای اثبات موضوعی نمونه‌ای بیاوریم آرایه تمثیل را به کار گرفته‌ایم.

من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش   هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت

(حافظ خطاب به زاهدان و واعظان می‌گوید که من اگر خوب یا بد هستم ربطی به شما ندارد و شما همان بهتر که مراقب اعمال خود باشید،  همچنان که هر کسی هنگام درو آنچه را که خود کاشته‌است برداشت می‌کند. شاعر برای درستی گفته خود در مصراع نخست، در مصراع دوم موضوعی ساده را که درستی آن بر همه آشکار است به عنوان نمونه‌ای برای ان ذکر می‌کند)

تضمین

تضمین از آرایه‌های ادبی و به معنی آوردن آیه، حدیث، یا سخن مشهور در بین سخن است. هم‌چنین، اگر شاعر، تمامی مصراع یا بیتی را از شاعری دیگر در سخن خود بیاورد، تضمین خوانده می‌شود. اگر شاعر یا نویسنده‌ای مثلی را که پیش از وی رواج داشته، در میان نوشته  یا سروده خود بیاورد نیز تضمین خوانده می‌شود.

صنعت تضمین با ایجاد تنوع، به آرایش سخن کمک می‌کند. همچنین، تضمین پدیدآورنده ایجاز در سخن است و آگاهی شاعر را از قلمروهای  گوناگون کلام نشان می‌دهد. در زمانی که شاعر، سخن یا شعر معروفی را تضمین کند، معمولاً نام سراینده یا گوینده نوشته نمی‌شود. اما اگر شعر یا سخن مشهور نباشد، عموماً نام سراینده یا نویسنده سخن نیز ذکر می‌گردد. تضمین هنری یا تضمین طبیعی در نهایت ایجاز انجام می‌پذیرد.

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری‌سرشت   شیوهٔ جنات تجری تحتها الأنهار داشت

در بیت بالا، حافظ بخشی از آیهٔ هشتم سورهٔ بینه را در کلام خویش عیناً به کار برده‌است، که در این‌جا تضمین هنری به شمار می‌آید.

تضمین سعدی از سروده فردوسی[۱]:

مبالغه در مدح و حماسه

انواع مبالغه همچون اغراق و غلو یکی از مشخصات سبک حماسی است. بشد تیز رهام با خود و گبر / همی گرد رزم اندر آمد به ابر (فردوسی) اغراق در حماسه جزو ذات شعرست و تنها یک صنعت بدیعی نیست.[۲۱] اغراق آثار حماسی را شورانگیز و مؤثر کرده است. اما در مدح باعث انحطاط کلام میشود و از لطف و زیبایی آن می کاهد.[۲۲] گرچه شاعران مداح مثل عنصری، فرخی، و دیگران از این صنعت  بسیار سود برده اند و بیش ترین استفاده را از این صنعت به ویژه نوع دوم و سوم کرده اند، اما چون سخنان شان بیشتر در باب موضوع غیرهنری و برای پاداش بوده چندان دل را نمی رباید؛ اما بزرگانی چون فردوسی، نظامی، سعدی، حافظ و دیگران اگرچه این سه قسم را به کار گرفته اند، چون موضوع اثرشان بزرگ و انسانی است تأثیر سخنانشان را هزاران برابر میسازد.[۲۳] از بزرگنمایی در هنرهای دیگری نیز  استفاده میشود؛ برای مثال در داستانسرایی پهلوان پهلوان تر و جوانمرد جوانمردتر از حد متعارف نشان داده میشود تا داستان جاذبه پیدا کند و در خواننده مؤثر افتد. بزرگ نمایی در صور خیال نیز سبب برجستگی و قدرت تأثیر کلام میشود؛ برای مثال خیام اگر از زبان خبر استفاده میکرد و میگفت عمر کوتاه است، کلامش عادی بود و بی تأثیر، اما با بهره گیری از اکسیر بزرگنمایی کوتاهی عمر را به زیبایی نشان میدهد. ای دل همه اسباب جهان خواسته گیر/ باغ طربت ز سبزه آراسته گیر

وانگاه بر آن سبزه شبی چون شبنم / بنشسته و بامداد برخاسته گیر و با این تشبیه کوتاهی عمر را در ذهن خواننده به خوبی القا میکند.[۲۴]